تجاوزامپریالیستی به لیبی را قویا محکوم میکنیم
حزب کارایران(توفان) حزب کارایران(توفان)

همانطور که حزب ما  دربیانیه  یازده اسفند ماه خود  حوادث لیبی  و توطئه امپریالیستها علیه خلق لیبی را پیش بینی کرده بود، سرانجام  شورای امنیت سازمان ملل پنج‌شنبه (۱۷ مارس / ۲۶ اسفند) با طرح تحریم هوایی لیبی، اجازه تجاوز و بمباران هوایی به این کشوردرقالب فریبکارانه  جلوگیری از کشتار مردم توسط جنگنده‌های معمر قذافی را صادر کرد. مصوبه شورای امنیت  که توسط  لبنان، فرانسه، بریتانیا و آمریکا به شورای امنیت ارائه شده بود، با ۱۰ رای مثبت به تصویب رسید در حالیکه روسیه و چین از حق وتو در مورد آن استفاده نکرده و در کنار آلمان، برزیل و هند به این طرح رای ممتنع دادند.  درپی این مصوبه شورای امنیت، امروز جنگنده های فرانسه بر فراز لیبی به پروازدرآمدند ورسما حریم هوائی لیبی را نقض و مناطقی درشهر بنغازی را بمباران کردند. آمریکا، کانادا ، دانمارک ، بریتانیا و چند دولت دست نشانده عربی نیز اعلام کرده اند که در عملیات "دفاع از مردم لیبی" در برابر نیروهای سرهنگ قذافی شرکت می کنند.

امپریالیستها به بمباران هواپیماهای لیبی برای سرکوب مردم اشاره می کنند و می خواهند به بهانه دلسوزی برای مردم فضای لیبی را برای پرواز هواپیماهای قذافی به گفته آنها ببندند. معنی این امر ازدیدگاه نظامی این است که هواپیماهای آواکس بر فراز خاک لیبی به پرواز در آیند. ماهواره های جنگی بکار افتند و کشتیهای جنگی با آتشبارهای ضد هوائی و موشک در بنادر لیبی پهلو بگیرند و هواپیماهای لیبی را مورد هدف قرار دهند. این به معنی شرکت مستقیم ناتو در جنگ است و بر ضد کشوری به کار می رود که به هیچ کشور عضو ناتو تجاوزی نکرده و خطری از جانب وی برای تجاوز به اعضاء ناتو وجود ندارد. این امر طبیعتا یک تجاوز و جنگ است که زمینه را برای همه تجاوزات بعدی در سراسر جهان آماده می کند. این جنگ سرمشقی برای تجاوز به حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی همه کشورهای غیر متعهد جهان است. این جنگ برپا داشتن جنگ جدیدی مانند جنگ در افغانستان و ایجاد عراق دیگری در جهان است. این جنگ همان جنگی است که برای ایران تدارک دیده بودند و با شکست روبرو شد و حال در شرایط جدید جهانی می خواهند آنرا باب میل مردم کرده و افکار عمومی را فریب دهند. ریاکاری آنها در این است که صدها هزار نفر را می کشند، کشوری را اشغال می کنند و منابع طبیعی اش را غارت می نمایند و به کشتار قومی دست می زنند و آن را تحت نام حمایت از حقوق بشر انجام می دهند.

 

امپریالیستها می خواهند نفت لیبی را در دست داشته باشند که بتواند "آزادانه" به سمت اروپا با بهای نازل و بدون کنترل جریان پیدا کند. آنها بیک لیبی مستقل و انقلابی نیازی ندارند. آنها نمی خواهند که لیبی به پایگاهی برای نیروهای انقلابی بدل شود و در شمال آفریقا به مانع بزرگ تامین منافع امپریالیستها بدل گردد. امپریالیستها می خواهند با اشغال لیبی رژیم موافق خود را بر سر کار آورند و مانع شوند از درون جنبش انقلابی مردم یک رژیم مردمی بر سر کار آید. آنها با این تجاوز وقیحانه می خواهند شرایط ذهنی تجاوز به دیگر کشورهای عربی که درتب انقلاب می سوزند  را فراهم آورند وکنترل اوضاع را دردست گیرند.

 

حزب ما تجاوز نظامی به  خاک لیبی توسط امپریالیستها را قویا محکوم می کند و آنرا خنجری بر پشت مبارزات استقلال طلبانه و دموکراتیک مردم لیبی می داند. مبارزه ای که در لیبی در جریان است یک امر داخلی است و این مردم لیبی هستند که باید به عمر سلطنت دربار قذافی پایان دهند. سناریوی بمباران لیبی ادامه سیاستهای تجاوکارانه امپریالیستها ودر راس آن امپریالیست  جنایتکارآمریکا علیه خلقهای  افغانستان، عراق، فلسطین و بحرین است... وهدفی جز استقرار رژیمهای سرسپرده و نوکرصفت و غارت منابع ملی این ممالک ندارند.

بر تمامی نیروهای ترقی خواه و ضد تجاوز واشغال است که بطور روشن وشفاف تجاوز نظامی به لیبی را محکوم کنند. این تجاوز جز کشتار وویرانی وسرانجام  استقرار یک رژیم دست نشانده و مرتجع حاصل دیگری ندارد، همانطور که درعراق وافغانستان  نداشته است.

 هر نیروی دمکرات و مدافع حقوق بشر باید از مبارزه مردم لیبی حمایت کند و نه از اشغال لیبی.

 

دست امپریالیستها از لیبی کوتاه باد!

تجاوز نظامی به لیبی را قویا محکوم میکنیم

پیروز باد  نبرد خلقهای عرب علیه ارتجاع، صهیونیسم و امپریالیسم و عمال داخلیشان!

 

 

تجاوز نوکران امپریالیست آمریکا را به بحرین محکوم می کنیم

حاکمیت بحرین نماینده مردم بحرین نیست

طغیان بر حق مردم بحرین بر ضد رژیم پادشاهی آن کشور همانطور که انتظار می رفت با نگرانی و واکنش گسترده رژیمهای ارتجاعی منطقه و در راسش رژیم تروریستی و بنیادگرای عربستان سعودی همدست امپریالیست آمریکا و یار غار اسامه بن لادن روبرو شد.

بحرین استان چهاردهم ایران بود. به غیر از اسناد تاریخی جغرافیائی و سیاسی از عهد هخامنشیان و ساسانیان تا دوره قاجاریه و حضور پرتقالیها و انگلیسها در منطقه و خویشاوندگی فرهنگی مردم آن کشور با ایران یک سند دیپلماتیک مهم دیگر نیز وجود داشت که مقامات وزارت امور خارجه انگلستان در آن تائید کرده بودند که بحرین جزئی از خاک ایران است. این سند که در شکل نامه مقامات رسمی وزارت امور خارجه به شخص دکتر مصدق بود و در اختیار دکتر مصدق قرار داشت بارها مورد استناد قرار گرفت. در کودتای خائنانه 28 مرداد که خانه دکتر مصدق توسط اوباش غارت شد تمام اسناد مربوط به بحرین و سایر اسنادی که به استقلال و تمامیت ارضی ایران و تاریخ ایران مربوط بود به غارت رفت این سند نیز دزدیده شد. مسلما این اسناد که توسط کودتاچیان غارت شد امروز در اختیار سازمانهای جاسوسی امپریالیستی قرار دارد که در همان زمان برای غارت آنها تجاوز به حریم خانه دکتر مصدق را برنامه ریزی کرده بودند.

شاه در همدستی با امپریالیستهای انگلیس و آمریکا پس از خروج استعمار انگلستان از خلیج فارس وظیفه ژاندارمی منطقه را بعهده گرفت و با استقرار مالکیت مجدد ایران بر سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی که تا آن زمان زیر نفوذ مستقیم انگلیسها بودند و تاخت زدن آنها با "استقلال" بحرین که بخشی از خاک ایران بود و در اشغال انگلیسها قرار داشت به معامله خائنانه ای دست زد و در طی نطقی در سفرش به هندوستان به پیدایش کشور امارات متحده عربی که تا آن موقع مورد تائید ایران نبود و ساخته و پرداخته امپریالیست انگلستان بود برای رضایت خاطر انگلیسها در معامله فوق مهر تائید زد. فکرش را بکنید که مستبدی خونخوار چگونه راسا تصمیم می گیرد که کدام بخش از خاک ایران را به چه کسی ببخشد و یا نبخشد. تو گوئی ایران منزل شخصی وی است. شاه هرگز تلاش نکرد در مقابل اربابانش برای ایجاد یک ثبات سیاسی که ضامن حفظ تمامیت ارضی ایران باشد از این تسلیم طلبی بهره گیرد. وی هرگز برای آزادی بحرین از اشغال امپریالیست انگلیس اقدامی ننمود و اشغال بحرین را برسمیت شناخت. مشکلات و اختلافات بر سر سه جزایر خلیج فارس از همان زمان شاه در اثر خیانت ملی وی چون استخوان لای زخم تا به امروز باقی ماندند. شاه بحرین را بخشید بدون آنکه چیزی بدست آورد. در زمینه استقلال بحرین شاه با جدائی بحرین موافقت کرد و تلاشی ننمود تا بر تمامیت ارضی ایران صحه بگذارد. از یک نوکر بیگانه بیش از این نیز انتظاری نمی رفت.

رژیم ارتجاعی بحرین که عامل امپریالیست و ارتجاع عرب است از همان روز نخست با اعمال خودکامگی مانع از آن شد که اکثریت مردم بحرین که شیعه مذهب هستند از حق مساوی با اقلیت 20 در صدی مسلمانان سنی برخوردار شوند. رژیم بحرین با آگاهی به نفوذ معنوی ایران و خویشاوندی تاریخی بحرین با ایران، تلاش می کرد تا از حضور اکثریت شیعیان در مجلس فرمایشی بحرین که بعدها منحل شد جلوگیرد و از رسیدن آنها به مقامات کلیدی ممانعت به عمل آورد. امیر بحرین برای برهم زدن تناسب مذهبی و بویژه بعد از انقلاب 22 بهمن در ایران سنی مذهبان را از سایر ممالک عربی به بحرین آورده و به آنها تابعیت بحرینی عطا می کرد تا برای خویش پایگاه مادی ایجاد نماید. بسیاری از افراد ارتش وی از پاکستانیها تشکیل شده اند زیرا وی به مردم میهنش اعم از شیعه و سنی اعتمادی ندارد. وی ارتشی مرکب از مزدوران بیگانه را به یک ارتش ملی ترجیح می دهد. بحرین در یک عملیات بزرگ جاده سازی و با انگیزه های سیاسی توسط یک پل بزرگ برای تثبیت وابستگی به عربستان سعودی به شبه جزیره عربستان سعودی وصل گردید و این همان پلی است که نیروهای عربستان سعودی و امارات برای تجاوز به بحرین از آن استفاده کرده اند.

در بحرین پایگاه نظامی دریائی پنجم آمریکا قرار دارد تا محاصره ایران را کامل کند، از منافعش در مناطق نفتی حمایت کند، تجاوز به عراق و افغانستان را زیر نظر داشته باشد و منافع خلقهای منطقه را تهدید کند. پایگاه نیروی دریائی پنجم آمریکا یک مرکز تروریستی و تجاوز جهانی و عاملی بزرگ برای بی ثباتی منطقه است. از همین پایگاه هواپیماهای آمریکائی برای بمباران عراق پرواز می کردند.

انقلابات شمال آفریقا تاثیرات خویش را در بحرین نیز گذارد و مردم با آگاهی به نیروی لایزال خلق اعم از شیعه و سنی به میدان آمده و خواستهای دموکراتیک خویش را مطرح کردند. آنها بجای پادشاهی خودکامه بحرین یک حکومت مشروطه می خواستند که پاسخشان را با گلوله گرفتند. در اثر مقاومت رژیم حاکم در بحرین و اعتلاء جنبش و تعمیق خواستهای مردم و با الهام از موفقیتهای نسبی مردم در مصر و تونس خواستهای مردم افزایش یافت و شعار سرنگونی رژیم در نمایشات اعتراضی حتی به زبان فارسی مطرح شد. مردم امروز خواهان جمهوری در بحرین هستند و می خواهند که حقوق انسانی و دموکراتیک مردم بحرین برسمیت شناخته شود. رژیم بحرین تلاش کرد که این مبارزه را به مبارزه میان سنی و شیعه تبدیل کند همانگونه که عربستان سعودی و آمریکا این سیاست را در عراق و پاکستان و یمن و لبنان و فلسطین اعمال می کنند. ولی این دسیسه ها هنوز نتوانسته جهت مبارزه مردم بحرین را تغییر دهد. مردم بحرین اعم از شیعه و سنی خواهان تغییرات بنیادی در بحرین هستند و وحدت خویش را در این مبارزه حفظ کرده اند.

نمایشات چند صد هزار نفری مردم در منامه پایتخت بحرین و واکنش خشن امیر بحرین آمریکا را به وحشت انداخت زیرا از نفوذ ایران در منطقه نیز خبر داشت. آنها فورا از امیر بحرین خواستند که از اعمال خشونت آشکار که می تواند به اعتلاء جنبش یاری رساند خودداری کند زیرا از جانبی می توانست این خشونت آشکار موجب تشدید قهرآمیز مبارزه و تسلیح مردم شود و از جانب دیگر وضعیت سایر ممالک منطقه را به بی ثباتی بکشاند. مردم جهان نیز مسلما از مبارزه مردم بحرین مانند مبارزات مردم تونس و مصر و لیبی و... حمایت می کردند و آبروی امپریالیستها که متحد عربستان سعودی و ارتجاع عرب بودند از بین می رفت. از این گذشته موجودیت حضور پایگاههای نیروی دریائی آمریکا در منطقه از جمله در بحرین و قطر به خطر می افتاد. وزیر امور خارجه آمریکا که جان نوکرش را در خطر می بیند در طی نطقی از طرفین در گیری خواست که "آرامش را حفظ کرده از خود خویشتنداری نشان دهند"!!؟؟. تو گوئی مبارزه ایکه در گرفته است یک مبارزه شخصی بین دو گروه است و نه یک مبارزه اجتماعی. منظور وی این است که مردم آرام باشند و خویشتندار تا امیر بحرین با اعمال خشونت و خویشتنداری و سکوت افکار عمومی جهان از جمله دولت آمریکا، خدمت آنها برسد. این موضعگیری در قیاس با موضعگیری آمریکا در مورد لیبی بخوبی نشان می دهد که وی باز گذاردن دست امیر بحرین را در سرکوب مردم بحرین تائید می کند زیرا از "شبح" ایران می ترسد. موعظه های آمریکا دادن درس اخلاق به طرفین است تا نتایج سیاسی مورد نظر وی برآورده شود.

امپریالیستها در مورد بحرین با حساسیت بیشتری عمل می کردند. وزیر جنگ آمریکا رابرت گیتس و وزیر امور خارجه آمریکا هیلاری کلینتون در اواسط ماه مارس 2011 به بحرین سفر کردند و سیاست راهبردی خویش را در آنجا با رهبران ارتجاعی عرب در میان گذارده و پیاده نمودند. آنها در همدستی با ارتجاع منطقه موافقت کردند که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج(عربی) فارس(عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین، امارات متحده عربی و عمان) با اعزام ارتش بیگانه و توافق آمریکا و سکوت ضمنی و معنی دار اروپا و سازمان ملل به بحرین تجاوز کنند و این کشور را اشغال نمایند و از رژیم ارتجاعی امیر بحرین در مقابل خواستهای دموکراتیک و انسانی مردم این کشور حمایت نمایند. البته به ظاهر و از جنبه حقوقی امپریالیستها به درخواست حکومت بحرین برای اشغال کشورش تکیه می کنند. در حالیکه این پادشاه نماینده مردم بحرین نیست و درخواست وی بر ضد مصالح مردم و تنها در خدمت تقویت نظام خودکامه و عقب مانده و ارتجاعی بحرین است. این مانند آن می ماند که معمر قذافی از ممالک جهان برای حفظ بقاء اش طلب حمایت نظامی کند. در اینجا سخن بر سر یک مسئله حقوقی نیست بر سر یک تصمیم سیاسی برای اشغال ممالک منطقه و بی ثباتی در خلیج فارس و حفظ منافع آمریکا و اسرائیل و سایر ممالک اروپائی است. امپریالیستها درسایه فاجعه زلزله ژاپن موقعیت را مناسب تشخیص دادند و زلزله دیگری در خلیج فارس خلق کردند. همه اخبار جهان و افکار عمومی مردم جهان را به سوی ژاپن جلب کردند تا در سایه آن به فجایع بزرگتری دست زنند که مورد توجه مردم جهان قرار نگیرد. انقلاب شمال آفریقا نبید به خلیج فارس منتقل شود. این سیاست راهبردی امپریالیسم است.

نشریه "بولتن نيوز" در مورد بیانات سخنگوی دولت آمریکا گزارش جالب زیر را در تاریخ 24 اسفند 1389 منتشر کرد: "در حالی که یک روز از اشغال بحرین توسط عربستان سعودی می‌گذرد، موضع‌گیری سران آمریکا در برابر این اشغال بسیار قابل توجه است تا جایی که سخنگوی کاخ سفید از این اقدام ریاض حمایت کرد.

جی کارنی سخنگوی کاخ سفید در کنفرانس خبری خود، در حالی که با سوالات متعدد خبرنگاران در مورد اشغالگری عربستان در بحرین مواجه شده بود، نتوانست به این سوالات پاسخ دهد. در این نشست خبری خبرنگاری پرسید اگر کشور دیگری مثلا ایران تصمیم گرفته بود که وارد کشور دیگر شود، چون احساس کرد که کار درستی انجام می‌‌دهد آن وقت امریکا چه می‌کرد، می‌دانم که این یک فرضیه است اما به نظر می‌رسد خیلی جدی باشد؟

جی کارنی بدون پاسخ مستقیم به این سوال خبرنگار، مدعی شد: فکر می‌کنم شما باید منظور من را متوجه شوید ما گزارش هایی را که شما درباره آن صحبت می کنید مشاهده کردیم این حمله به یک کشور نیست. خبرنگار با قطع صحبت‌های جی کارنی گفت هست، هست.

به گزارش بولتن به نقل از العالم، سخنگوی کاخ سفید در حالی که نمی‌توانست این اقدام خارج از عرف سران ریاض که به نظر می‌رسد با چراغ سبز واشنگتن صورت گرفته را توجیه کند، گفت: ما مصرانه از دولت بحرین و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج ‌فارس می‌خواهیم از خود خویشتنداری نشان دهند و با تظاهرکنندگان که به صورت مشروع نگرانی‌های خود را بیان می کنند، هیچ برخورد فیزیکی خشن نداشته باشند.

کارنی بدون اشاره به سخنان اخیر آدام ارلی سفیر آمریکا در بحرین که وعده برخورد خشن رژیم آل‌خلیفه با تظاهرکنندگان را داده بود، گفت: ما بار دیگر از دولت بحرین و دیگر دولت های منطقه می‌خواهیم که به این پیام گوش دهند.

خبرنگار دیگری پرسید آیا شما از سعودی‌ها می خواهید که بحرین را ترک کنند؟ سخنگوی کاخ سفید بدون پاسخ صریح به این سوال گفت: ما از سعودی‌ها دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس و دولت بحرین می‌خواهیم از خود خویشتنداری نشان دهند. معتقدیم که گفتگوی سیاسی راه حل مسائلی است که در منطقه در بحرین و دیگر کشورها رخ داده است.

سخنان آشفته سخنگوی کاخ سفید که نشان از آشفتگی سیاسی در درون هیات حاکمه آمریکا و ناتوانی در مشروعیت بخشی سیاسی به اقدام اخیر آل سعود در اشغال نظامی بحرین است، حاکی از حمایت همه جانبه این کشور از رژیم‌های دیکتاتوری در دنیای عرب به خصوص شورای همکاری خلیج‌فارس است."

این گزارش کوتاه بیان همه واقعیت است. به امپریالیستها هرگز نباید اعتماد کرد. آنها ضد آزادی و دموکراسی و تحقق حقوق بشر هستند. آنها تمامیت ارضی ممالک و حق حاکمیت ملی آنها را در خدمت منافع غارتگرانه خویش زیر پا می گذارند. سخنان آنان ریاکارانه است و ما این ریاکاری را در زمان تشدید تضادها در شمال آفریقا و منطقه خاورمیانه دیده ایم.

حزب ما از مبارزه دموکراتیک مردم بحرین حمایت می کند و تجاوز و اشغال قوای نظامی شورای همکاری خلیج(عربی) فارس را محکوم می نماید. زمان نشان می دهد که این شورا یک شورای ارتجاعی برای حفظ منافع راهبردی امپریالیسم در منطقه است. این اشغال و جنایت با همدستی امپریالیسم و صهیونیسم جهانی صورت گرفته است و این ریاکاری بر کسی پوشیده نیست. جالب آن است که حامیان رژیم نژادپرست و متجاوز اسرائیل حاضر نیستند این جنایت آمریکا را محکوم کرده از مبارزه مردم بحرین حمایت کنند.  پاره ای ازاین اوپوزیسیون خودفروخته که قبای چپ بر تن کرده اند حامی نظریات  ارتجاعی و نواستعماری هانتیگتون هستند  که با اشغال همه ممالک مسلمان و سرکوب مبارزه مردم بر متن نظریه "نبرد تمدنها" موافقند. آنها آمریکای "مدرن" را مترقی تر از "اسلام سیاسی" تعریف کرده کشتار مسلمانان را مترقی دانسته و جایز می دانند.

حزب ما تجاوز به بحرین و اشغال این کشور را با دست دراز شده آمریکا محکوم می کند و خروج فوری و بی قید و شرط نیروهای اشغالگر را از بحرین می طلبد.

حزب ما از مبارزه دموکراتیک مردم بحرین حمایت کرده و با آنها سرنگونی رژیم دست نشانده پادشاهی بحرین را می طلبد.

حزب ما خواهان خروج نیروهای بیگانه نظامی از خلیج فارس است و حضور آنها را خطری جدی برای ثبات منطقه دانسته و تجاوزی آشکار به حقوق ملتهای منطقه می داند.

حزب ما عربستان سعودی را مرکز تروریسم و ارتجاع منطقه می داند که مانند اسرائیل یک کشور متجاوز بوده و تا کنون به بحرین یمن و عمان تجاوز کرده است. حزب ما از مبارزه مردم عربستان سعودی برای نابودی این رژیم قرون وسطائی همدست مدرنیسم آمریکا حمایت می کند.

زنده باد مبارزات ملی دموکراتیک مردم بحرین

مرگ بر امپریالیسم صهیونیسم و ارتجاع منطقه.


March 29th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها